آنیتا جونمآنیتا جونم، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

آنیتا،بهانه شیرین زندگی ما

بالاخره عکسای یکسالگی آنیتا جونم آپ شد

1390/10/2 23:53
نویسنده : مامان مولود
1,653 بازدید
اشتراک گذاری

زندگی بخش من:

برنامه روزانه ات این شده صبح که چشمای قشنگت رو باز میکنی و شروع میکنی به بازی کردن و به هم ریختن وسایل و البته ما هم باید در کنارت بازی کنیم و گرنه بدجور بهت بر میخوره. تمام روز در پی انجام دادن دستورات گران بارت هستیم و در کنار اینا باید بغلت کنیم و به هر جا که با دست اشاره کردی باید ببریمت و هر چیزیو که گفتی باید بدیم خدمتت.بدون برو برگرد دستوراتت باید به موقع انجام بشه ،در غیر این صورت با صدای قشنگ و رسات از خجالتمون در میای...چشمک

صبح که بیدار میشی مدام و پشت سر هم میگی: نَ نَ،با با،ماما و از همه مهم تر دَدَ که این آخری رو خیلی تکرار میکنی و با گفتنش همه میخندن آخه تو خودت همیشه دَدَیی تشریف داری...بغل

بازی کلاغ پرو خیلی دوست داری تا میگم کلاغ پر زود میشینی و انگشت کوچولوتو میذاری رو زمین و یه پَر به زبون شیرین خودت میگی و دیگه خودتو خسته نمیکنی و هرچی اسم بقیه رو بیارم پَر نمیگی فقط میخندیماچ

عاشق آهنگ حنای اندی و ملودی آرشی و تا صداشونو میشنوی هر کجا که باشی خودتو میرسونی نزدیک تلویزیون ونی نای نای میکنیتشویق

پ.ن:بالاخره بعد از مدت ها عکسای آنیتا جون آپ شد.اینم عکسای آنیتا خانوم که به مناسبت  اولین بهار زندگیش بردیم آتلیه و عکس انداخت.قابل ذکره که این دومین باره که رفتیم آتلیه،بار اول که مدام گریه کردی و خوابت میومد و مجبور شدیم کنسل کنیم و بار دوم هم که به زور و بدون حتی یه لبخند این عکسا رو انداختیم.(البته مجبور شدم عکسا رو اسکن کنم که از کیفیتشون کم شد،چون آتلیه حاضر نشد سی دی عکسا رو بهمون بده :( ) 

 این شما و اینم عکسای گل دخملم:

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مهسان
1 دی 90 12:26
قربونش برم که خودش خوردنی تر از اون قارچای جلوشه

تیریپ اسپرتشم تو حلقم

و اون عکس آخر با اون چشای نااااازش

خاله کلا هر سه تیریپش و مدل ژستش تو حلقت
خب منم کمکت میکنم و حلق خودمم در اختیار میزارم

دورش بگردم با اون اداش که یه لبخند هم نزد
مهسان
1 دی 90 12:27
ولی حالا خب که خودمونیم،یه ذره این بچه طفلی رو ببر بیرون که انقد نگه د د


جالب اینه که دیشب خواب بود دیدم صداش میاد گوش دادم شنیدم که میگه دَدَ
مامان شینا
2 دی 90 1:01
چه خانمی شده ماشالا


مرسی عزیزم

سارا
2 دی 90 23:53
انیتا جونم عکسات خیلی ناز بودن دوستت دارم توچولوی ناز


مرسی سارا جون،آنیتا هم خیلی دوستت داره
ماجراجويي هاي جغله كوچولو
2 دی 90 23:55
جغله: سلام .تبريك ميگم. وبلاگ خيلي خوبي دارين
ايشالا خانوادگي سلامت و موفق باشين .

باعث افتخارمه من هم در ليست دوستان شما باشم
خوشحال ميشم به وبلاگم تشريف بيارين و نظرتون رو درباره وبلاگ من بنويسين.
www.jegheleh.niniweblog.
مرسی عزیزم.لینکت کردم و شدی دوست گل دخملم

مادر بزرگ
5 دی 90 23:21
سلام مغز فندقم الهی فدای اون تریپ اسپرتت و لب ولوچه ی آویزونت باشم که حاضر نبودی یه لبخند کوچولو بزنی .


برای مادر جون
مهنوش
8 دی 90 0:05
الهی فدای خودشو انگشتش بشمم
نفسم.آجی امروز یاد واکسن شش ماهگیش افتادم چقد اون موقع مظلوم بود با الان قابل مقایسس؟

دیگه دیگه،این دفعه اگه مظلوم میموند همه میگفتن این بچه دور از جون یه چیزیش هس که انقدر آرومه..
فداش شم با اون انگشتای نازش

مهنوش
8 دی 90 0:06
باز این خاله بزرگه اول شد البته اون ک مث من امتحان نداره


تینا
8 دی 90 14:39
آخی ماشالا خیلی ناز شده این آنیتا خاونم نازنازی

قربونت برم خاله بی لبخند هم خوردنی هستی عسلم


مرسی تینا جونم



يكي...
8 دی 90 20:35
واييييييييي
الهيييييييييييييييي
آغا حلق منم بيگير كه اومد!
بوسي واسه آنيتا فقط


جاااااااااان؟؟؟
چی شددددددد!!!!
یکی جان مرسی که تو هم حلقت رو در اختیار ما گذاشتی
اما یه چیز الان اینجا "آغا" کجا بود که میگی آغا!!! :-؟
ممنون که فقط واس آنیتا بوس خرج میکنی..


مهنوش
13 دی 90 23:19
ماچ ماچیییی
وووووووی نفسم.
میدونی دیگه دیوونه شدم.
میدونی خاله این روزا تا مامیت روش اونوره ی گاز از لپات میگیرم.
البته نه ک دردت بیاد.ووی انییییییتاااااا

اجی چشاتو ببند نبینی چی نوشتم



آره مهنوش؟!!:-W
دایی مهدی
15 دی 90 3:30
سلام عزیزم
نمیدونم تا حالا که تو نبودی چطور مامان باباتو تحمل کردیم.اما حالا بی صبرانه منتظر اومدنت هستیم هر روز.دوست دارم ناجور.حسابی دلتنگت میشم یه روز که نبینمت.وقتی سفر میرم بیشتراز همه دلتنگ تومیشم اما توکه نمیدونی.فدای دَ دَ گفتن بشم.دوست دارم عجیجم.

به به سلامممم دایی مهدی
حالا دیگه اینجوره! ! !که ما رو تحمل میکردی:-W
خب انیتا هم تک داییشو بی نهایت دوس داره،هر وقت بهمون سر میزنی وقتی که میخوای بری میاد پشت سرت پشت در و کلی گریه میکنه....
ما هم دوست داریم

سارا(مامان سوگل)
24 دی 90 10:23
سلام عزیزم.خیلی جالبه چون برنامه روزانه سوگل خانم هم شامل همین موارده
راستی عکسهای فرشته خانم خیلی خوشکله


امان از دو دست این دو وروجک آبانی
مرسی گلم
سارا(مامان سوگل)
26 دی 90 14:06
سلام گلم.خیلی جالبه!چقدر خوب بود که تو یه شهر زندگی می کردیم اونوقت این دو تا وروجک همدیگرو می دیدنو کلی بهشون در با هم بودن خوش می گذشت.


آره واقعا...کلی بهشون خوش میگذشت.دنیا کوچیکتره این حرفاس،خدا رو چه دیدی شاید اینام یه روزی همدیگه رو دیدن...

مهنوش
2 بهمن 90 14:21
فوضووووووووووول این دوره امتحانا همش حواسم ب تو بود چون کمتر میدیدمت وقتی من طبقه پایین بودم و صداتو میشنیدم درسمو ول میکرم میومدم بالا. جدیدا ک منو هم صدا میکنی ن ن
سارا(مامان سوگل)
12 بهمن 90 10:31
سلام عزیزم.ایشاا... هرچه زودتر همه دندونای خوشگش دربیان و اذیت نشه


مرسی سارا جون
مژده مامی آنیتا کوچولو
17 بهمن 90 2:36
سلام.
خیلی خوشگل و خانوم شده ماشااله.
خدا حفظش کنه.
عکساش محشره.
بوس

مرسی مژده جون،لطف داری
خوب دیگه این خصوصیت همه آنیتا هاست که خوشگلن و عکساشون محشر میشه

مامان نگار
4 اردیبهشت 91 0:50
سلام چه دختر نازی دارین ماشاالله براش اسفند دود کنین
عکساشم خییییییییلی قشنگن

مرسی،لطف داری عزیزم
forough
8 خرداد 91 11:11
salam khoda hefzesh kone kheili ba mazaaaaaaaaaaaaaaaaaaast


سلام،مرسی فروغ جان لطف داری
سارینا مامان آرمان
26 مهر 91 3:14
سلام همشهری عزیز من اهوازم میخاستم ادرس آتلیه که دخترتون عکس گرفته بهم بدید عکساش قشنگن مثل خودش.