بالاخره عکسای یکسالگی آنیتا جونم آپ شد
زندگی بخش من:
برنامه روزانه ات این شده صبح که چشمای قشنگت رو باز میکنی و شروع میکنی به بازی کردن و به هم ریختن وسایل و البته ما هم باید در کنارت بازی کنیم و گرنه بدجور بهت بر میخوره. تمام روز در پی انجام دادن دستورات گران بارت هستیم و در کنار اینا باید بغلت کنیم و به هر جا که با دست اشاره کردی باید ببریمت و هر چیزیو که گفتی باید بدیم خدمتت.بدون برو برگرد دستوراتت باید به موقع انجام بشه ،در غیر این صورت با صدای قشنگ و رسات از خجالتمون در میای...
صبح که بیدار میشی مدام و پشت سر هم میگی: نَ نَ،با با،ماما و از همه مهم تر دَدَ که این آخری رو خیلی تکرار میکنی و با گفتنش همه میخندن آخه تو خودت همیشه دَدَیی تشریف داری...
بازی کلاغ پرو خیلی دوست داری تا میگم کلاغ پر زود میشینی و انگشت کوچولوتو میذاری رو زمین و یه پَر به زبون شیرین خودت میگی و دیگه خودتو خسته نمیکنی و هرچی اسم بقیه رو بیارم پَر نمیگی فقط میخندی
عاشق آهنگ حنای اندی و ملودی آرشی و تا صداشونو میشنوی هر کجا که باشی خودتو میرسونی نزدیک تلویزیون ونی نای نای میکنی
پ.ن:بالاخره بعد از مدت ها عکسای آنیتا جون آپ شد.اینم عکسای آنیتا خانوم که به مناسبت اولین بهار زندگیش بردیم آتلیه و عکس انداخت.قابل ذکره که این دومین باره که رفتیم آتلیه،بار اول که مدام گریه کردی و خوابت میومد و مجبور شدیم کنسل کنیم و بار دوم هم که به زور و بدون حتی یه لبخند این عکسا رو انداختیم.(البته مجبور شدم عکسا رو اسکن کنم که از کیفیتشون کم شد،چون آتلیه حاضر نشد سی دی عکسا رو بهمون بده :( )
این شما و اینم عکسای گل دخملم: