آنیتا جونمآنیتا جونم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

آنیتا،بهانه شیرین زندگی ما

مرواریدای آنیتا و شکستن شاخ غول

1390/8/29 10:11
نویسنده : مامان مولود
1,178 بازدید
اشتراک گذاری

هستی من:

خودم دیگه واقعا ناراحتت شدم! آخه تو سه هفته ،چهار مرواریدت سرک کشیدند.مرواریدای سوم و چهارمت هم از بالا خودنمایی کردند.هرکس میشنوه تنها چیزی که میگه اینه که:آخی طفلک!وقتی این تکیه کلام رو میشنوم به این فکر میکنم که تو این مدت چی کشیدی و من بی خبر بودم.پس می تونستم بیشتر شکیبا باشم و درکت کنم...

...واما شکستنن شاخ غول:

بالاخره تونستم شاخ غول رو بشکنم و روز چهارشنبه ببرمت برای واکسن یکسالگی،البته با سه هفته تاخیر.تمام بچه ها وقتی واکسن رو زدند آروم بودن چون خانمه گفت درد نداره ولی ماشاا... به تو،عزیزم تمام مرکز بهداشت رو برای چند بار گذاشتی تو حلقت و در اوردی.به هیچ وجه آروم نمی شدی و همینجور که جیغ میکشیدی به زور قد و وزنت رو گرفتن که خدا رو شکر همه چیز نرمال بود.نمیدونم چرا زدن این واکسن برام سخت بود و استرس داشتم ببرمت،از همون یازدهم که بایست میبردمت هر بار خواستم ببرمت یه چیزی میشد و منم زود بهونه اوردم که دیگه نمیشه ببرمت.اما بالاخره پیروز شدم.گلگم تنها یه کوچولو تب کردی و بعدش دیگه خوب شدی مثل یه دسته گل شدی.ماچقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان بزرگ
2 آذر 90 14:41
عسلم سلام / بالاخره خوان دوم وسوم وچهارم را باهم پريدي / گلم توبزرگ بشي چي مي شي؟فداي اون رقص قشنگت وخنده شيرينت شم


مادر جون،شما زندگی ماییآنیتا که دیگه دارم مطمئن میشم شما رو بیشتر از من دوست داره ولی حسودی نمیکنم چون میدونم دخملم باهوشه و میدونه که چه نعمتی رو خدا بهش داده و واس همین خاطر انقدر دوستت داره،چی بگم که یه دونه ای و ما هم عاشقتیم
تینا
4 آذر 90 21:01
دندونات مبارک آنیتا خانوم ...
واکسن یکسالگی خیلی خوب و راحته امیدوارم همیشه سالم باشی گلم


مرسی تینا جون
سارا(مامان سوگل)
9 آذر 90 9:34
یه دنیا واسه عزیز خاله


مرسی سارا جون،همه رو دادم به آنیتا اونم کلی خوشحال شد
يكي...
17 آذر 90 5:04
مامان دوس داشتني
باباي دوس داشتي
مامان بزرگ دوس داشتني
آنيتا چاره اي نداره جز اينكه دوس داشتني ترين ني ني دنيا باشه


و البته فکر کنم یکی های دوس داشتنی که به ما و آنیتا جونم نظر لطف دارن
مرسی دوست عزیز
مامان شینا
22 آذر 90 14:00
بوس برای آنیتا کوچولوی قشنگم


مرسی عزیزم
خاله مهنوش
23 آذر 90 22:40
نفسسسسسسسسسسسسم
زندگیم.
ووووی قربون مرواریدات شم.خاله خیلی وقته نیومده پیشت اما بطور زنده پیشم بودی
الانم تو وقت اضافه اومدم سر بزنم بت.


دست دست به افتخار رویت شدن خاله مهنوش D:
خاله مهنوشی آنیتا رو که همیشه میتونی پخش زنده ببینی،آنیتا اینجا آنیتا آنجا آنیتا همیشه و همه جا((:
خاله مهنوش
24 آذر 90 19:50
مژده مامی آنیتا کوچولو
25 آذر 90 12:41
سلام عزیزم.چند بار اومدم نشد نظر بدم.دندونای آنیتای نازم-راه رفتنش و حرف زدنش همگی مبارک باشه.

آنیتای نازنین و شیرین ادا همیشه سالم و شاد و سربلند باشی زیر سایه مامان و بابا و بزرگترات عزیزم.


مرسی گلم.آره واس منم نت این روزا خیلی مشکل داره!!
همین که به یاد ما هستی یه دنیا برای من آنیتا می ارزه
مهسان
28 آذر 90 17:46
یه توضیح بدم خدمت حضار عزیز که مهسان، همون خاله بزرگه س
مهسان
28 آذر 90 17:48
نیمیخوام
خب از منم میگفتی که ساعت 7:30 صب با زحمت فراوان از خواب ناز بیدار شدم و اومدم ونگ ونگای دخترتو گوش دادم


خوب خاله ای دیگه!!!خاله واس همچین وقتایی خوبه دیگه،عزیزم مرسی
به نظر من اگه بچه ای خاله نداشته باشه خیلی کم شانسه که این نعمت رو نداره

مهسان
28 آذر 90 17:50
الآن که من دارم اینجا نظر می نویسم،ببخشید ینی بوسه می زنم دیگه آنیتا قد من 34 تا دندون تو دهنشه

دورش بگردم دندون خرگوشی مامیشه دیگه
مهسان
28 آذر 90 17:51
به یکی عزیز...

و البته خاله ی دوست داشتنی


1.خاله های دوس داشتنی
2.در ضمن شاید فقط ما دوس داشتنی بودیم که به ما گفتن دوس داشتنی...:دی

مهسان
28 آذر 90 17:52
آخییییییییییییش
دارم تخلیه ی کامنتی میشم

من نباشم اینجا چه آرومه


خدا رو شکر که تشریف فرما شدی و حالا و هوا رو عوض کردی خاله...
ماجراجويي هاي جغله كوچولو
2 دی 90 23:55
جغله: سلام .تبريك ميگم. وبلاگ خيلي خوبي دارين ايشالا خانوادگي سلامت و موفق باشين . باعث افتخارمه من هم در ليست دوستان شما باشم خوشحال ميشم به وبلاگم تشريف بيارين و نظرتون رو درباره وبلاگ من بنويسين. www.jegheleh.niniweblog.com