آنیتا جونمآنیتا جونم، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

آنیتا،بهانه شیرین زندگی ما

یه گفت و گوی روزانه که منجر به حس غرور و شادی شد !

1392/4/30 14:54
نویسنده : مامان مولود
785 بازدید
اشتراک گذاری

دلبر نازم :

چند روز پیش وقتی با هم رفتیم آرایشگاه تا موهاتو مرتب کنم،خانم آرایشگر از همون در سالن که دیدت دلش قنج رفت برات و وقتی گفتم میخوام موهاتو کوتاه کنم کلی گله مند شد که مو به این نازی رو چرا کوتاه میکنی !! منم کلی روضه خوندم براش تا یه جورایی اونم قانع شد.chatterboxنیشخند

همینطور که شروع به کار کرده بود بهم نگاه کرد و پرسید بچه بیارم پشیمون میشم؟؟!! چون این روزا حسابی درگیر شیطنتات و بهونه هات هستم نامردی نکردم و بهش گقتم نیار پشیمون میشی!! shame on youاگه تو خونوادتون بچه کوچیک دارین باز بهتره اما اگه نداری نیار که پدرت در میاد.هر دو دیگه ساکت شدیم. وقتی اون مشغول کارش بود من داشتم فکر میکردم؛ به دلبریات ، به ناز و اداهات ، به اینکه تحمل دیدن ناراحتیمو گریمو نداری و زود تو هم صورت نازتو ناراحت میگیری و میگی من پیشتم  و خیلی نازهای دیگه . . . یهو بهش گفتم خارج از هر حساسیتی بچه خوبه خصوصا اگه بچه ی اول دختر باشه.وقتی دختر داشته باشی احساس میکنی یه همدم پاک از جنس خودت داری،خیلی وقتا میتونه بیشتر از هر کسی بهت آرامش بده. وقتی اینا رو بهش میگفتم اشک تو چشمام بود که اونم متوجشون شده بود. گفت برات دلبری میکنه ؟ گفتم به نظرت چه احساسی دارم وقتی از همون اول صبح که از خواب بیدار میشه  سلام و صبح بخیر میگه و وقتی صورتشو شستم و لباسشو عوض کردم بغلم میکنه و میگه مامان همیشه مراقبمی؟؟ اونوقت من محکم بغلش میکنم و میگم آره زندگیم من همیشه تا پای جونم مراقبتم و اونم میگه مامان تو مهربون هستی. . .گفت حتما اون وقت دیگه قورتش میدی؟! گفتم همین که محکم به خودم میچسبونمش و بوس بارونش میکنم بهش اطمینان میده که تا پای جونم پاش وایسادم همون اول صبحی بهمون انرژی میده و تا چند ساعت آرامش رضایت بخشی نصیبمون میکنه ( که البته بعد از گذشت چند ساعت یکم ماجرا بینمون تغییر میکنه  )

خلاصه این خانمه کلی عاشقت شده بود و فک کنم ماه بعد که بریم پیشش باردار باشه.خنده

وقتی از آرایشگاه زدیم بیرون یه حس خیلی خوب داشتم و یه جورایی از اینکه اینجور رابطمون رو براش توصیف کرده بودم شاد شده بودم و البته اونجا انقدر تو حس وصف دلبریات بودم که متوجه نشدم موهات دو طرفش یه مدل نیستن و تازه تو خونه فهمیدم که موهای آنیتا خانم اصلا شبیه به مدل کرنلی نیست...

پ.ن : همیشه وقتی میپرسی مامان مولود ! همیشه مراقبمی؟؟ این قسمت از آهنگ ستار تو ذهنم میاد :


تکیه کن بر شانه ام ای شاخه ی نیلوفرینم...

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم...

 

وقتی موهاتو دو گوشی میبندم همش میگی من جودی ابوت شدم ( با شوق )

 

شال خاله رو دورت بستی و اصرار داشتی اینجور برقصی و حتی جلوی مهمونا بیای !

 

 

یه روز گرم خرداد ماه (فدات بشم که بالاخره یه بار ژست گرفتی برای عکس انداختن اوهقلب )

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

صوفیا مامان سامیار
31 تیر 92 3:03
ای جونم انیتا کوچولو

چه عجب لطف کردی میذاشتی یه ساله دیگه اپ میکردی؟! راستی ببینم مهموناتون کیا بودن؟![نیشخند




تازه یعنی کلی عجله کردم

..... به صف یکی یکی

خاله مهنوش
31 تیر 92 3:12
ای جان جان دردو بلات بخوره توسرم عشقم
وقتی بات بازی میکنم میدویی و بغلت میکنم تا ببوسمت عاشق اینم ک بم میگی منو کجا میبری خالی جون



وروجکیه بی نظیر با این کاراش ;* ;*
سارا(مامان سوگل)
5 مرداد 92 15:48
فدای دختر نانازی


ای جانم،مرسی عزیزم
مامان آریام
5 مرداد 92 17:34
الهی خاله فدای اون موهای جودی بوتیت بشه...چقدر شیرینه واقعا وقتی بچه آدم اینجوری باهاش حرف میزنه....خدا برات نگهش داره مولود جان....خیلی دلم براتون تنگ شده بود...چه عجب آپ کردی. دوستتون دارم و میبوسمتون


خدا نکنه مهربونم،مرسی گلم، منم کلی دوست دارم
خاله مهسان
8 مرداد 92 22:45
سلاااااااااااااااااااام هه.من برگشتم. نگو کجا بودم این همه مدت که از وب خودمم همه چی ناگفته پیداس شعر خیلی قشنگی انتخاب کردی...
خاله مهسان
8 مرداد 92 22:45
زود، تند، سریع آپ کن تا موضوع آپ بعدیتو لو ندادم
خاله مهسان
8 مرداد 92 22:47
میخوام این مامان و دختر نازووووووو

شاد و سلامت باشه خونوادتون ایشالا


به به خاله!قدم رنجه فرمودی...
قربونت برم میدونی که من و آنی هم عاشقتونیم
مژده مامی آنیتا
27 مرداد 92 2:54
با همه خستگیا با دلبریاشون دل مامانو می برن...دخترن دیگه
مامان آریام
30 مرداد 92 20:47
مامانی بیا که اپ کردم...خ.دت هم تنبلی نکن آپ کن که دلمون برای این فرشته قشنگ تنگ میشه خیلی زیاد
مژده مامی آنیتا
6 شهریور 92 1:51
منم آپ کردم
صوفیا مامان سامیار
6 شهریور 92 19:57
هنوزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز هیچ خبری نیست
مامان امیرمهدی
11 شهریور 92 2:03
الهی خاله فدای این دختر ناز بره. مولود جون چطوری دلت اومد مو به این نازی رو کوتاه کنی
مامان آریام
7 مهر 92 23:09
مامانی کجایی پست جدید میخوایم....پیش ما هم بیا لطفا
مامان آریام
20 آذر 92 17:14
مامانی فکر نمیکنی دیگه باید دست به کار بشی و پست جدید بذاری دلمون تنگ شده....بوس برای آنیتای خوشگلم خصوصی هم داری
خرید تقویم سال1393
15 اسفند 92 1:32
سلام سال نو مبارک اگه دوست دارید برای کوچولوهاتون تقویم سال 93 رو درست کنید حتما از وبلاگ ما دیدن کنید با خرید تقویم در فرمت png میتوانید تقویمی با عکس های فرزند دلبندتان داشته باشید. این فایل ها در اندازه پوستری هستند. http://t1393.blogsky.com