آنیتا جونمآنیتا جونم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

آنیتا،بهانه شیرین زندگی ما

سکسکه

1390/5/8 22:27
نویسنده : مامان مولود
792 بازدید
اشتراک گذاری

آنیتا وروجک مامان:

گلم میدونی روزانه چند بار منو  ایست قلبی می دی!!! از حرفم تعجب نکن هر وقت که با اون چشمای قشنگت بهم خیره میشی و با تعجب و یه لبخند شیطنت آمیز نگام میکنی، احساس میکنم چند ثانیه نفسم از خوشحالی بند میاد و تنها چیزی که میتونم در عوضش بهت بدم عشقه و این که سفت دربغل بگیرمت و غرق بوسه ات کنم.

میخوام برات از پیشرفت های جدیدت بگم که از دیروز دیگه بیشتر چهار دست و پا حرکت میکنی و کمتر سینه خیز میری و به همین روال شیطونی هات بیشتر شده، و همینطور یه مدتیه که میتونی بدون کمکی بشینی و همش سعی میکنی از حالت نشسته چهار دست و پا حرکت کنی.

چند روزه که به دایره حروفت یِ یِ و گِ گِ اضافه شده و هر وقت شروع به سخنرانی میکنی مدام این آواها را تکرارمیکنی.وقتی منم همراهیت میکنم انگار بیشتر خوشحال میشی و با صدای بلند تکرار میکنی.حس می کنم صدات بهترین موزیک دنیاست برام.

اما گل دخترم از دستت ناراحتم چون نمیذاری با صدای قهقه ات فاز زندگی بگیرم!!! تا دوبار برام قهقه میزنی سریع سکسکه ات میگیره و من مجبورم خودمو با چیز دیگه مشغول کنم تا تو بیشتر نخندی و اذیت نشی.نمیدونی این قهقه ات و خنده هات چه انرژی و انگیزه و شوقی بهم میده. یه نوع انرژیه که هیچ جای دنیا برای یه مادر پیدا نمیشه!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

خاله مهنوش
9 مرداد 90 16:35
اوفیییییش آخیییییییییش اول شدم
خاله مهنوش
9 مرداد 90 16:36
خاله بزرگه دیگه اول نشدی
خاله مهنوش
9 مرداد 90 16:38
خیلی خوشحالم.
الهی خاله فدات شه نفسم
شیطون شدی حسابی
از اینور خونه میری اونور خونه
آره خاله همیشه وقتی برام میخندی مامانت بم میگه مهنوش تو رو خدا دیگه نخندونش اذیت میشه
اما من ک ولت نمیکنم چون صدای سکسکتم قشنگه.بوووووووووووس خاله


خوبه که خودتم به سیریش بودنت اعتراف میکنی عزیزم.البته خب خالشی دیگه براش زحمت میکشی نمیتونمم چیزی بهت بگم.مرسی خاله مهنوش اینبار رکورد زدی هم تو اول شدن و هم تو نظر گذاشتن.
خاله مهنوش
9 مرداد 90 16:39
ی چیز یادم رفت.... خواستم یاداوری کنم ک دوست دارمو اول شدم
مادرانه
10 مرداد 90 16:55
سلام گگگگگگگگگگگگلم
چقدرخوبه که هر روز شاهد باز شدن برگی سبز و زیبا از زندگی آنیتا جون هستیم .خدا حفظش کنه .
راستی چرا جنبه ی خنده را نداره وزود سکسکه می گیره ؟


مامان گلم نمیدونم چرا جنبه نداره و الهی فداش شم که همین سکسه اش هم یه شور و شوقی داره برای همگیمون.(منظورم همه خانواده است)مرسی که همیشه کنارمی
melody
10 مرداد 90 23:56
:akheyyyX
melody
11 مرداد 90 9:58
وای وای سوغاتی انیتا
من گفتم این سوغاتیا ک توی چمدون مونده ماله کیههه
پس بگو مال انیتاس
الان میرم میارم میذارمشون.
دوباره بیاین وبم خییلییی خوشهال شدم


زحمتت نباشه گلم؟ولی خب حالا که زحمت کشیدی دستت درد نکنه پس زود سوغاتی ما رو هم بده.حالا که خوشحال هم میشی همیشه بهت سر میزنم
melody
11 مرداد 90 12:38
hala biya
melody
11 مرداد 90 20:29
خواهش میکنمممم مولود جونم همیشه بیاین وب خودتونه انیتا جونمم
خاله بزرگه
11 مرداد 90 23:47
این دفعه فک کنم خاله بزرگه اول شد،اما از آخر!
اشکال نداره!مهم حضوره>اول یا آخری نداره که خاله مهنوش
بگو که از بس حرف میزنه سردرد میگیریم!از جیغای بلندش نگفتی هاااااا!
کاش می شد چهار دست و پا رفتنشو نشون داد!80-70 میکنه اساسی!
و من هنوز ب این فک می کنم ک چرا اصلن جنبه خنده رو نداره؟؟؟!!!ب ما ک نرفته اصن!


اولا خاله سعی میکنیم اینبار تاخیر بیش از اندازتو ببخشیم البته سعی میکنیم ها.فدای اون جیغ ها و حرف زدنش شم که همه رو شیفته ی خودش کرده.

سارا(مامان سوگل)
12 مرداد 90 8:33
این دختر شیرین عسلو از طرف من ببوسین



مرسی سارا جون.شما لطف داری عزیزم.شما هم از طرف من سوگل جون رو بوس کن

تینا
12 مرداد 90 20:20
ای جونم قربونش برم با اون قهقه هاشو سکسکه کردناش


وای خدا نکنه تینا جون.عزیزم شما لطف داری.آنیتا جون رو بجای من ببوس